یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت    مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است
یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت    مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است

یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است

همه چیز در این وبلاگ موجود است

شاید...


شاید 

کسی 

جایی

دعا می کند 

برف نبارد

بخاطر پاهای کوچکش ...

سرت را بالا بگیر مرد...


خجالت رو باید کسانی‌ بکشن که نان رو از سفره ی تو دزدیدند و


حساب بانکیشون رو توی کشورهای دیگه پر کردن!


خجالت رو باید کسانی‌ بکشن که هر لحظه فریاد عدالت عدالت سر می دن


و غیر از ریا چیزی توی زندگی ندارن!


خجالت رو اونی بکشه که چندتا پست داره و از همش حقوق می گیره نوبت تو میشه میگه برو اینقدر مادی نباش بسیجی!


خجالت رو اونهایی بکشند که نا حق یک شبه کارشناس و یا مدیر می شند و اونی که تحصیلش رو داره ولی پارتی نداره این میشه سفره اش اینها مدیون سفره ی بی نان تو هستن!


خجالت رو اونی باید بکشه که توی ماشین شاسی بلندش نشسته و داره برای ظهور امامش دعا میکنه ولی اون بچه ای رو که به زورخودشو به شیشه پنجره رسونده و ازش خواهش میکنه که دعای فرج ازش بخره نمیبینه


خجالت رو اونی باید بکشه که  .......


خجالت نکش مرد ! سرتو بالا بگیر .


در سرزمین من هر چه را نمی فهمند مسخره می کنند...



لعنت به اون مامور شهرداری که فکر کرد ؛
اگر ترازوی تو رو بشکنه ؛
تمام مشکلات مملکت حل میشه...

گاهی از خودت بگذر...



گاهی ارزش داره از همه چیزت بگذری....

تا لبخند به روی لبای کسی هدیه کنی..."

گاهی از خودت بگذر.... فقط گاهی ....."

کودکی آرام خوابیده...

    

در امتداد ساحل و شن های تفدیده 

در این میانه کودکی آرام خوابیده


آغوش دریا همچو مادر گرم و پر احساس

دور تن کودک لباس موج پیچیده


این خستگی راه با او مانده تا حالا

طوفان سهمگینی شهر او را در نوردیده


اینجا کنار ساحلی امن است لالایی!

خوابی که آرام است از افکار شوریده


باید ستایش کرد، سکوتِ بغض ها را؟

با مرگ های این چنین در هم تنیده


اینجا تو شاهد باش دریا، داشت می خندید

این کودکِ آواره ی بر خاک غلطیده


ظلمی چنین عریان و بی پروا و شیطانی

آیا کسی در روزهای عمرِ خود دیده؟


آری شبیهش را زنی، غرق غم و اندوه

در اوج امواجِ بلا، در کربلا دیده...



دیروزها بهترند ...



سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم ولی . . . 
نمیدانم . . . !!!


نمیدانم چرا هنوز هم، دیروزها بهترند . . . !!!