یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت    مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است
یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت    مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است

یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است

همه چیز در این وبلاگ موجود است

حرفهایی بر آمده از دل

"چون قلم آمد به گردش گفت بسم الله الرحمن الرحیم

خود مرکب در نگارش گفت بسم الله الرحمن الرحیم

این فقط لفظ و عبارت نیست بلکه جان جان عالم است

کل هستی غرق خواهش گفت بسم الله الرحمن الرحیم"

خیلی وقته دلم از زمین گرفته..از زمین خدا که با اینهمه وسعت دیگه رنگ و بوی صفا وصمیمیت قدیم رو نمیده....به قول رضا صادقی عزیز:از اینهمه نامردمیها قلبم داره می میره کم کم .. من از تو میپرسم خدایا اینجا زمینه یا جهنم؟؟"واقعا هم همینطوره!ما که مرگ و زندگیمون دست خودمون نیست و آرزوی مرگ هم که گناهیست بس سنگین و نابخشودنی...اما بقول پدربزرگ نازنینم:درسته که توی این دنیا آرامش و آسایش معنی خودشو از دست داده...اما ما میتونیم با امکانات کمی هم که در اختیار داریم کمی آرامش و آسایش رو برای خودمون فراهم کنیم"....بیاید با هر چیزی که در اختیار داریم یه کاری بکنیم...نمیشه که دست روی دست گذاشت و اینهمه نامردی و ظلم رو تحمل کرد...بیاید اول از خودمون شروع کنیم...بخدا اگه هرکی از خودش شروع کنه و خودش رو اصلاح کنه دنیا گلستون میشه.....واقعا که خیلی وقته که بنی آدم اعضای یکدیگرند رو فقط بعنوان شعار استفاده میکنیم...خدایی اصلا تابحال معنیش رو عملی کردیم؟؟

شمارو بخدا بیاید با دید زیبا به همه چیز نگاه کنیم...اونوقته که همه چیز زیبا میشه...شمارو بخدا بیاید کمی خشونت رو کنار بذاریم و صبر مونو بالا ببریم...همیشه بیشتر از نیمی از کارهای اشتباهمون از خشم ناشی میشه...شمارو بخدا بیاید با مشکلاتمون بجنگیم..نذاریم مشکلات مارو از ای دربیارن خداوند به اندازه ی صبر و طاقت و تحمل هرکسی بهش سختی میده و امتحانش میکنه...بخدا این مشکلاة و سختیا برای بزرگ شدن لازمه...آدم رو میسازه...آدم باید مرد روزای سخت باشه..این چیزیه که خدا ازما میخواد...خداهم سستی وضعیفی رو نمیپسنده...بیاید قوی باشیم..شادی تنها چیزیه که میتونه غم و غصه هارو از پآ دربیاره...شاد باشیم و شاد زندگی کنیم و دیگران رو هم شاد کنیم...خداوند هیچ چیزی رو بیش از لب خندون و شاد کردن بنده هاش دوست نداره...شاید لبخند ما به یکی امید زندگی میده..

شمارو بخدا بیاید این رو بفهمیم که آرامش و آسایش ما در گرو مهربونی کردن با خلق الله و آزار نرسوندن به خلق خداست..

شمارو بخدا بیاید هیچوقت یادمون نره خدایی رو که همیشه به اندازه ی تموم چیزهایی که توی دنیا وجود دارن و ندارن تک تک ماهارو بیشتر دوست داره...هیچوقت یادمون نره هر لحظه و هر ثانیه دست خدا توی دستمونه و توی آغوششیم..بدونیم بعضی وقتا که حضورشو حس نمیکنیم یقینا خواسته ردی از خودش بجای نذاره تا مارو امتحان کنه..

ودر آخر میخوام مهم ترین چیز رو بخودمون یاد آوری کنیم...یادمان باشد اگر خاطرمان تنها بود..طلب عشق ز هر بی سروایی نکنیم...بعضی وقتا یادمون میره که این "قلب" خونه ی خداست...تنها عضوی که خداوند اجازه ی ورود شیطان به اون رو نداد و نخواهد داد فقط بخاطر اینکه این قلب خونه ی خداست...اما ما...صاحبخونه رو بیرون کردیم و سر در قلبمون تابلو زدیم که ورود عموم آزادست...الا خدایی که هر لحظه و هرثانیه دم در منتظره...

این حرفا بیشتر ازهمه جهت یاد آوری به خودم بود...خیلی وقت بود که اینهارو فراموش کرده بودم....التماس دعا...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد